#گل_گاوزبون
مثلِ گُل گاوزبون خوابیدی
توی اندیشه های بیدارم
میونِ تُندرای جنگل هام
روی نقاشیای دیوارم
ژوژمانِ کتابِ من هستی
جنگ و صلحی میانِ آغوشم
سامبا ،، لامبادای من بودی
بین رقصنده های مغشوشم
سُنبلِ طیبِ مستِ پاییزی
یک زمستونی و پر از تردید
آذری با شکوه و آرومی
مثلِ بوسیدنای بی تمدید
عینِ آدم فضاییا هستی
شکل کولاکِ بی ثباتی تو
توی این بَلبشوی احساسی
یک فَشِن شویی و رُباتی تو
هستی اما خفیف و نامرئی
یک حریری که روی تن پوشه
شعری اما ستاره داری تو
توی مغزی که داره می جوشه
توی این بوم رنگِ تکرارم
لای این طرح های ماژیکی ،
توی جغرافیای بی رسمی
ردِ بوسیدنای ماتیکی !
شکلِ حباب های نوشابه
روی دیواره های بی بطری
وز وزِ ناله های آبی تو
توی جوشیدنایِ بی کِتری
تو همون چشمه های آبی که
مثل رقصیدنِ تو‌و خوابی که ....
توی تاریخ زردِ تقویمم
صلحِ سبزی در انتخابی که ....
می‌نویسم پلانِ آخر رو
مثل صد سال تووی تنهایی
گابریل گارسیا نمی دونه
یک رُمانِ جدید و گیرایی !!
تا تهِ قصه هام پیدایی
توی اندیشه های بیدارم
مثل گُل گاااوزبون خوابیدی
روی تصویر های دیوارم !!!
هدیه سلیمانی
.
.
.
شعر دوم
.
#تک_شاخ
مثلِ یک آیسبِرگِ تاریخی
مثلِ اُورنی تُرنگِ خونسردم
اسبِ تک شاخِ فانتزی هستم
کرگدن بر وخامتِ دردم
رنگِ من خالکوبیِ دیوار
روی اون تابلوهای نارنجی
که همیشه به مبل نزدیکه
مثلِ دَمپائیای اسفنجی !!!
سال ها در جدالِ خاموشی
با خودم بی بهونه می‌خندم
با خودم عاشقونه می رقصم
سیبِ قرمز به شاخه ای زردم !!
صورتِ بیت‌های شعرم خیس
خوانشِ دردهای شعرم خشک
مثلِ هیزم ، ترَک ترَک برداشت
شعرِ بیچاره ی مُعطَّرْ مُشک
عنصرِ پایدارِ مَندَلیوف
وسطِ بی ثباتیِ جدول
گازِ فَرّارِ و ساکتِ فرِئون
پشتِ یخچالِ کهنه ی تنبل
ذوبِ آهن نگو که تعطیله
قُل قلِ جوششِ مذابِ سکوت
کوره های عمیقِ ایذایی
بی تفاوت شدن به قعرِ هبوط
صبح تا شب برای تندیسی
ساکت و بی نشونه می خونم
گویی انگار ، جرزِ دیواره
و‌َ من اون فِنگ شویِ دیوونه َم
در نگاهم ترانه می‌شورم
مثلِ ابری که قصه می باره
پولکِ برف های غمگینم
آدمک برفیِ بدی داره !
زیر و بم می‌کنم صدای دلم
کوکِ سازم طنینِ ویراژه
هایپر استارِ خوب و لایف استایل
پشتِ پارکینگ های تیراژه !!!
مقصدی که تهِش مکانی نیست
زندگی ، شکلِ این بیوگرافی
عشق بی عشق ،،، یادمون رفته
شادی وُ رقصِ نورِ جغرافی
مثل اشباحِ ساکت و سردیم
چشم در چشم ، بی هم آغوشی
شکلِ آهن قراضه ها هستیم
قِژ وُ قژ ، بی تنانه در گوشی !!
شهری از کودکانه ها خاموش
روحی از عاشقانه ها خالی
دردهای روان تنی هامون
حک شده روی جسمِ پوشالی
مثل اون آیسبِرگِ تاریخی
آب می شد تمومِ رویاهام
روی بازوی عشق می خوابید
خالکوبی به سبکِ یک اوهام
هدیه سلیمانی
هدیه سلیمانی
توتم , رویامولاخواه
