در منظر خوشه چینی، کرامت قلم بر سیاق مهرورزی و فرصت پروری برای اصحاب صدا، که محلی برای پاشیدن جوهراندیشه هاشان نداشتند، توتم مألوفی است پر از پنجره ها، مفر ها و دریچه هایی که بسامد کلمات را در دامنه های سرسخت تاریخ برتاباند.
از آنجا که هدف ما ،رسیدن به نهایت ایده آل در نشر بهترین ها و سازنده ترین هاست و کنش مندی ما در جهت اهداف مستقل توتم ،بر آن است تا با شیوه نوین و مدرن ،به مطلوب اندیشه گرایی دست یازیم.
در نیل به این مهم، از سنگلاخ ها ،چاله ها و خطراتی که به عناوین سانسور، ضیق وقت و یا کیفیت نازل آثار ارسالی ،در سر راه نشریه ها پیش می آید، سر سلامت بگذریم.
چرا که اصل حرکت بسی والاتر از مقصد است، در این باب به مکالمه ای از نمایش عادل ها اثر کامو استناد می کنم که خالی از لطف و سازندگی نیست:
«کالیایف :نه برادر این حرف را نباید زد خداوند کاری نمی کند
عدالت کار خود ماست(سکوت)نمی فهمی؟آیاحکایت دیمتری قدیس را شنیده ای؟
فوکا:نه
کالیایف:او با خداونددر بیابانی یخ زده وعده ی دیدار داشت ،وقتی با عجله به وعده گاه می رفت ،دهقانی را در راه دید که ارابه اش به گل نشسته است. دیمتری قدیس به او کمک کرد، گل و لای زیاد بود و باتلاق عمیق، یک ساعت تلاش کردند وچون کار تمام شد ،دیمتری شتابان به وعده گاه رفت.
خداوند اما دیگر آنجا نبود.
فوکا:خب؟
کالیالف:خب، همواره کسانی هستند که دیر به وعده گاه می رسند. چون ارابه های بسیار به گل نشسته اند و برادران زیادی نیازمند یاری اند.»
پر بیراه نیست این استناد ،که مرجعیت یک عمل درست، شاید در رسیدن به هدف و تعالی پیشرفت به فرجامی غایی نرسد، اما دستگیری و گذر از باتلاق ها ، صیقلی است بر اندام انسانیت و اخلاق مداری.
این شماره توتم، از جهت نزدیک بودن به شب یلدا که سنتی دیرینه و اسباب همدلی و مهرورزی است ، ویژه می باشد. هر چند این تقارن دلچسب ،برحسب شرایط خاص اکنون جهانی، و جنگ و وضعیت بغرنج اقتصادی مردم ، صورتی ناخوش پیدا کرده است.
اما چاره در مقاومت است و بر مد این شب ویژه، دقیقه ای بیشتر اندیشیدن را بر تارک جهان بینی مان بیفزاییم. چرا که اشیا و نشانه های سنتی ،چندان که زیبا و شاعرانه اند ،چون انار و هندوانه و دیگر مشابهات مدرن این روزها که محفل ارای چله اند و از حافظ و حافظ خوانی به کامنت خوانی اینستاگرام نزول یافته،
اما توتم ،فضایی آکنده از شاعرانگی را در مدرنیت اندیشه ها بروز رسانی کرده و برایتان مجله ای
پر از تازه ها هدیه خواهد کرد.
نوعروس آذر امشب میرود از بخت سال...
بعدازاین فصل دل ما هم زمستان می شود
هرکسی مشغول یلدای بلند بخت خویش
امشب اما سهم ما اندوه باران می شود
رویامولاخواه
سردبیر
#طرح جلد اولین سالنامه کاغذی توتم
یلدا
توتم , رویامولاخواه