از استقبال
در قبال آبهایی که میوه آوردهاند
از استغفار
بهخاطر بوسههایی که ماشینها را خط انداختند
از استعمال
با دودهایی که از اگزوزها خارج میشوند
از استخدام
برای خدمتکارانی که آدامسهایشان را باد میکنند
از است
تمنا میکنم
از است
برائت میجویم
است
مثل استفاده از فشفشهها در روز زفاف
استفاوت میان نر و ماده
استفاوت میان دو دست
استفاوت میان لبهایی که برمیگردند
از هر چه که با است شروع میشود
مثل است! عمار! عمار؟
یا سرهایی که کنار کلاهکهای هستهای به خواب رفتهاند
یا سرهایی که با ما گفتوگفت! میکنند
از استخراج
تا نفت و گو
تا است؛
پس باید حمام گرفت
پس باید ثمره چید
پس باید عمر کرد
از هر چه که بر وزن استفعال میآید
مثل است و قرار است که باشد
مثل است و حضار بهتر میدانند که نفت و نفت به نفع ماست
مثل است و
هر چه که باز هم خواهد است
و حتمن است که چیزهایی مخفیتر دارد
مثل استک که بارها با مشتهایمان
مثل استخر که آج لاستیکهایشان جلوی دوربینها نمایان بود
از استفعال
و هر چه که بر این وزن خواهد افزود●
مراد_قلیپور
مراد قلیپور
توتم , رویامولاخواه