یادداشتی تحلیلی بر داستان کوتاه«مثل همه »نوشته رویامولاخواه
شیما سلطانی زاده
«کارشناس ارشد ادبیات داستانی»
داستان کوتاه «مثل همه»
یک اثر پست مدرن است ،که با مفهوم مطلق و حقیقت ، خصمانه برخورد می
کند و میتواند با بی معنی نشان دادن وقایع ، شکلی هنری و زیباشناسانه ای از روایت را به نمایش بگذارد و نویسنده روشنفکرانه نسبی گرایی را ترویج دهد.
دراین اثر کوتاه، با قطع و وصلی های خارج از انتظار از دنیای تخیلی روایت (ذهنیت) به دنیای واقعی راوی (عینیت) و برعکس ، نویسنده ؛
خواننده را وادار به تفکر می
کند، که البته نشان از حضور نویسنده در اثر هم است.
اما آیا علی زاییدهی تخیل نویسنده است؟ و یا دوستی است که بدلیل گرفتار شدنش ،قدرت ابراز بیان حقیقت را برای واقعی بودن از نویسنده گرفته است؟
(عدم باور پذیری و عدم قطعیت )یکی دیگر از ویژگی های آثار پست مدرن در این اثراست .
نویسنده در این اثر ،کنشی را به نمایش میگذارد که قدرت و مسیر موجود در جامعه از او توقع دارد و او با ترس از ممنوع شدن چاپ اثرش شخصیت علی را پنهان و سانسور (خود سانسوری )میکند.
اما نویسنده ،به واقع با گریز از یک صحنه به صحنه ی دیگر به شیوه ی شیزو فرنیایی در انتها خواننده را ،وادار به همذات پنداری با شخصیت یا تفکری می
کند که شاید ،تا قبل از ناپدید و یا سربه نیست شدن علی، قادر به این حرکت نبود.
باز بودن پایان اثر و در واقع ایجاد گره در انتهای اثر ،از دیگر ویژگی های پست مدرن است.
در آثار پست مدرن ،ما با گره گشایی خاصی روبرو نیستیم و در اینگونه آثار پیرنگ نقشی کمرنگ و یا بی رنگ دارد
تنها اشکالی که شاید بتوان براین اثر کوتاه وارد کرد ؛ گیج کردن مخاطب در رفت و برگشت های عینیت و ذهنیت نویسنده می
باشد، که شاید موجب کسالت در روند خوانش شود.
و اینکه نویسنده در پایان اثر ،اعترافی
می کند که تنها در باور پذیری شخصیت علی قابل توجه و شوک اور خواهد بود.
مثل همه
توتم , رویامولاخواه